نمایش مضحکه ”قرآن سوزی“، محصول مشترک ارتجاع اسلامی و امپریالیستی
ا. م. شیری ا. م. شیری

 

بالآخره، پس از چندی تبلیغات و هیاهوی به اصطلاح مخالفان و موافق پیرامون نمایش مضحک قرآن سوزی در محافل رسمی آمریکا، کشیش تری جونز آمریکائی در سالروز حوادث کاملا مشکوک یازده سپتامبر، نقش خود را با ”شایستگی“ ایفاء کرد.

این نمایش مسخره در شرایطی به روی صحنه رفت که نفس مردم جهان در اثر تعمیق و گسترش هر چه بیشتر ابعاد بحران ساختاری سرمایه داری هر روز بیش از روز پیش بریده می شود؛ در موقعیتی که ارتجاع امپریالیستی حلقه فشار خود بر دور گردن بشریت را هر روز تنگ تر می کند و ابعاد تعرض خود را تحت نام ”اصلاحات“، ”ریاضت اقتصادی“، ”دموکراسی“ و ”حقوق بشر“ گسترده تر می سازد. اجرای نمایش سناریوی مضحک قرآن سوزی در چنین اوضاع و احوال جهانی، همپیوندی عمیق و همکاری تاریخی ارتجاع امپریالیستی و اسلامی را بار دیگر نشان می دهد.

همزمان با اجرای این مضحکه، نمایشنامه کمدی دیگری بنام تصویب ”قانون منع نقاب و برقع و روبند برای زنان“ در پارلمان فرانسه نیز که از مدتها پیش در دست تهیه بود، به اجرا در آمد. این دو نمایشنامه کمدی- عوامفریبانه پس از آن به اجرا گذاشته شدند که، هیاهوهای گوشخراش پیرامون خطر شیوع بیماریهای «سیاه زخم»، «جنون گاوی»، «آنفلوآنزای پرندگان و خوکان» و شیوه های دیگر عوامفریبی و خبرسازی مثل برسمیت شناختن حق ازدواج همجنسگرایان و غیره برای انحراف اذهان عمومی و تحت الشعاع قرار دادن مصایب و مشکلات عدیده مردم جهان کارگر نیافتادند و همانطور که گسترش دامنه اعتراضات و اعتصابات عمومی مردم کشورهای پیشرفته سرمایه داری اروپا در هفته ها و روزهای اخیر نیز نشان می دهند، نتوانستند موجبات توقف و یا حداقل کاهش گستردگی و شدت اعتراضات جهانی برعلیه خودکامگی ها، خیره سریها و تعرضات همه جانبه امپریالیسم بر جان و مال و شرایط زندگی مردم جهان را فراهم سازند. بدین سبب هم بود که امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکا، مردم کشورهای پیشرو سرمایه داری را از رختخواب تا تابوت به زیر نظارت دوربینهای ویدئوئی در آورده و با نوسازی و تغییر دادن شکل دادگاههای انگیزاسیون و گیوتنهای قرون وسطای اروپا به بمب افکنهای سبک و سنگین، هواپیماهای بی سرنشین و نظامیان متجاوز آمریکا و ناتو، برای ایجاد رعب وحشت در میان مردم دیگر کشورهای جهان، تروریسم  را به سیاست رسمی دولتی تبدیل کرده و مخالفان خود را تحت پوشش مبارزه با ”تروریسم“، ”اشاعه دموکراسی“ و ”دفاع از حقوق بشر“ در هر گوشه دنیا، در شهرها و روستاها، در کوچه و خیابانها، در خانه و بیغوله هایشان به اتهامات واهی «مبارزه با تروریسم» به رگبار می بندند، زیر بمبارانها کشتار می کنند. (لازم به یادآوریست که معنی پذیرفته شده تروریسم عبارت است از: کشتار غیرنظامیان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم. یعنی همان اقدامات و عملیاتی که نیروهای اشغالگر آمریکائی و ناتوئی در افغانستان، عراق، پاکستان و برخی کشورهای دیگر به انحاء مختلف به مرحله اجرا درمی آورند).

اما نکته شایان دقت این است که این کمدیها چرا در رابطه با اسلام و پیروان این دین که تقریبا یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل می دهند، تهیه و به اجرا گذاشته می شوند. روشن است که خلق دشمنان موهوم و کوبیدن بر طبل نگرانیهای تصنعی دائمی، مهمترین اصل سیاست استعماری و تاراجگرانه امپریالیستهای ”غرب“، بخصوص امپریالیسم آمریکا را تشکیل می دهد. به همین سبب هم سناریونویسان امپریالیسم جهانی پس از رفع خطر «شبح کمونیسم» در جهان، بفکر خلق دشمنان خطرناک جدیدتر افتاده، به ترویج ”اسلام هراسی“ روی آوردند. بخصوص اینکه اسلام هراسی غرب از زمان جنگهای صلیبی زمینه تاریخی دارد و امروز نیز عوامل مختلفی در انتخاب اسلام و مسلمانان بعنوان دشمن خیالی جدید دخیل بوده اند که مهمترین آنها عبارتند از: اولا- حکمرانی مرتجع ترین، مستبدترین و سرسپرده ترین رژیمهای سرمایه داری به امپریالیسم جهانی در کشورهائی مثل عربستان سعودی، اردن، مصر، لیبی، ایران، پاکستان، عراق، افغانستان، عمان، کشور بچه های امیرنشین حوزه خلیج فارس و دریای عمان مثل کویت، بحرین، قطر و غیره که اکثریت جمعیت آنها را باورمندان و پیروان دین اسلام تشکیل می دهد. ثانیا و مهمتر از اولی، وجود معادن و منابع سرشار کانی و مواد انرژی زای فسیلی در منطقه خاور نزدیک و میانه است که هر دو، یعنی؛ هم فرمانروائی حاکمیتهای ارتجاعی و هم وجود ثروتهای طبیعی، منبع بغایت مهمی در تأمین منافع نامشروع امپریالیسم جهانی بشمار می روند. به این دو عامل اگر عامل عقب ماندگیهای علمی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی جوامع اسلامی هم را بمثابه عامل سوم اضافه کنیم، منظره تقریبا روشنی از این «دشمن سازی» بدست می آید و علت علاقمندی امپریالیسم به سامان دادن و ترویج اسلام ستیزی روشن می شود. چرا که با اشاعه و مشغول داشتن مردم به آن، هم منافع استعماری امپریالیسم براحتی، بدون دردسر اضافی و تا حداکثر ممکن تأمین می شود و هم رژیمهای ارتجاعی حاکم از آن بعنوان یک عامل تهدید خارجی برای دوام و بقاء و تحکیم پایه های بی بنیان حاکمیت نامشروع خود بهره می برند. با توجه به همین سه عامل، باور به اینکه اقدام تری جونز در آتش زدن نمایشی قرآن، بدون همآهنگی با مقامات عالرتبه ارتجاع امپریالیستی و اسلامی صورت گرفته باشد، بسیار مشکل خواهد بود.

الم- شنگه ای که به بهانه اجرای مضحکه قرآن سوزی از سوی تری جونز آمریکائی، در کشورهای با جمعیت مسلمان، از جمله ایران براه انداخته شد، نشانه صحت این مدعاست. مثلا، گردانندگان رژیم ایران که از همان ابتدای بدست گرفتن قدرت سیاسی بر بی صلاحیتی و عدم مشروعیت خود آگاهند، با حیله گری و ریاکاری خاص آخوندی از چنین شوهای جنجالی وسیعا استفاده می کنند. بطوریکه در گزارشهای خبری گفته می شود، در پی اعلام خبر آتش زدن قرآن در آمریکا، همه خطیبان نماز جمعه ایران با تحریک احساسات مسلمانان متعصب و مکلف، پس از نماز جمعه هفته گذشته (٢٧ شهریور ماه) میلیونها نفر از مردم شهرهای مختلف کشور را به خیابانها کشانیدند و استمرار این به اصطلاح اعتراضات طی روزهای گذشته نیز حکایت از دارند که این بازیها فعلا ادام خواهد داشت.

مصرف داخلی اینگونه نمایشهای مضحک در بسیاری از کشورهائی که رژیمهای حاکم آنها با عدم مشروعیت مواجه اند، بسیار بالاست. اعتراضات به بازیهای قرآن سوزاندن و اسلام هراسی «غرب» در بیشتر کشورهای با جمعیت مسلمان، از جمله در منطقه پنجاب هندوستان بحدی شدید بود که باعث کشته و زخمی شدن دهها نفر از معترضان به بدست ”پلیس ضدشورش“ گردید.

اجرای مضحکه قرآن سوزی در آمریکا، در روزهای اخیر به یک بهانه دیگری در دست سران رژیم اسلامی- استبدادی حاکم بر ایران تبدیل شد تا، توجه مردم کشور ما را از مصایب و مشکلات و ناهنجاریهای عدیده ای که در اثر سلطه سی ساله مطلقیت دینی و همچنین، فشارها و دخالتهای مستمر خارجی ابعاد بی سابقه ای بخود گرفته است، منحرف ساخته و در مجاری انحرافی، شعارهای هوچی گرانه و متعصابانه خشک مذهبی سرگردان نماید. هم از این رو، مشکل بتوان باور کرد که، ارتجاعی ترین محافل و شخصیتهای رژیم جمهوری اسلامی ایران و جهان، بخصوص، محافل تندرو دینی مثل اخوان المسلمین، انجمن حجتیه و امثالهم و همچنین، سران و سیاستگزاران متنفذ امپریالیسم در تهیه و کارگردانی این مضحکه ها نقش مؤثر نداشته باشند. بویژه که اجرای این نمایشنامه های کمدی و تبلیغات و اقدامات همسو با آنها، برای همه طرفهای ذینفع ارتجاع اسلامی و امپریالیستی بمثابه یک عطیه آسمانی بحساب می آید و از آنها نیز برای غارت ثروتهای مردم خاورمیانه و نزدیک و تحکیم جایگاه خود، بشدت استفاده می کنند.

٤ مهر ١٣٨٩

__________________________________________

این مطالب و نوشته های دیگر از همین قلم، در آدرس زیر نیز در دسترس می باشد:

www.eb1384.wordpress.com

 


September 26th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی